سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پایگاه اطلاع رسانی نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی دامغان

آشنایی با زندگی نامه دکتر علی اکبر مرآتی

    نظر

دکتر علی اکبر مرآتیدر سال 1344 در خانواده ای متوسط در روستای کلا، دهستان قهاب رستاق، بخش امیر آباد از توابع دامغان متولد شده ام. پدرم کشاورز و مادرم خانه دار بودند. دوران تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تازه تاسیس روستایمان سپری کردم. دوران راهنمایی من همراه با شدت گرفتن جریان انقلاب و واضحتر شدن سرانجام امید بخش آن بود که بالاخره با آمدن امام پس از 15 سال دوری و تبعید، در عین ناباوری و حیرت تحلیلگران شرق و غرب به پیروزی رسید. در شرایطی که مدرسه راهنمایی در روستای ما نبود مجبور شدم  بدور از خانواده اتاقی بصورت مشترک با دو نفر دیگر در شهر دامغان اجاره کنم. با تمام مشقاتی که در دوران تحصیل داشتم هیچگاه از درس و مدرسه غافل نبودم و دانش آموز ممتاز محسوب می شدم. پس از دوران راهنمایی در هنرستان فنی شهید چمران رشته ساختمان ثبت نام کردم. در سال آخر دبیرستان (هنرستان) معلمهایم مرا تشویق به شرکت در کنکور کردند و در آن سال تنها کسی که از کلاس ما در مقطع کارشناسی قبول شد من بودم. در همان سال جوایز شاگرد اول شدنم در هنرستان هم پس از هفته ها تاخیر توسط یکی از دوستان که در اداره آموزش و پرورش بودند موقعی که در مزرعه پدرم مشغول کمک بودم بدستم رسید.

در حین تحصیل همیشه سعی داشتم کار دانشجویی نیز انجام دهم و کمک خرج مخارج تحصیلم باشم. سالهای اواخر جنگ بود که در جهاد سازندگی مشغول به کار شدم و همزمان به تحصیل ادامه میدادم. تا اینکه در سال 1367 موفق به اخذ لیسانس از دانشکده نساجی دانشگاه صنعتی امیر کبیر شدم و در همان سال در مقطع فوق لیسانس در همان دانشگاه پذیرفته شدم. در طی تحصیلات دانشگاهی نه تنها شاگرد اول نبودم بلکه به دلیل بنیه ضعیف علمی ناشی از عدم تطبیق و همخوانی دروس دانشگاهی با هنرستان، بسیار دوران سخت و پر زحمتی داشتم و بایستی تلاشی مضاعف میکردم.

در حین تحصیل فوق لیسانس هم کماکان در وزارت جهاد سازندگی وقت مشغول خدمت بودم و همزمان در دانشگاه آزاد اسلامی اراک (پنجشنبه و جمعه) تدریس میکردم. پس از اخذ فوق لیسانس از دانشکده نساجی دانشگاه صنعتی امیر کبیر، در دانشگاه یزد بعنوان عضو هیات علمی پیمانی تمام وقت مشغول بکار شدم. یکسال پس از شروع کار در دانشگاه یزد، رئیس مدیریت صنایع کارخانه سلکباف شدم که در آن زمان بیش از 700 نفر پرسنل داشت.

در طی این دوران موفق به قبولی در کنکور دکتری و اعزام وزارت فرهنگ و آموزش عالی و همچنین دریافت بورس تحصیلی از آن وزارتخانه  شدم و همزمان از طریق سفارت ژاپن در تهران موفق به دریافت بورس تحصیلی از وزارت فرهنگ و آموزش عالی ژاپن شدم. که پس از طی مراحل اخذ پذیرش در فروردین 1373 جهت ادامه تحصیل به ژاپن سفر کردم. در ژاپن کلیه هزینه های تحصیل در دانشگاه، اسکان و زندگی خودم توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی ژاپن پرداخت میشد و پس از اینکه خانواده ام شامل همسر و دو فرزندم به ژاپن آمدند، هزینه زندگی آنها توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایران پرداخت میشد.

در ژاپن ابتدا دوران 6 ماهه زبان ژاپنی را گذراندم و سپس دوره 18 ماهه پژوهشی که مقدمه ورود به دوره دکتری بود را در دانشکده مکانیک دانشگاه گیفو با موفقیت پشت سر گذاشتم. اگر چه بورس تصویب شده وزارت فرهنگ و آموزش عالی ژاپن فقط بمدت دو سال بود و تمدید بورس جهت ادامه تحصیل دکتری منوط به رضایت بخش بودن فعالیتهای دوران آموزش زبان و پژوهش بود، اما بدلیل رضایت بخش بودن فعالیتها و تایید اساتید مربوطه و دانشگاه محل تحصیل تمدید بورس بمدت سه سال دیگر و برای تحصیل در مقطع دکتری بدون هیچگونه مشکلی انجام شد. در بهار سال 1375 در دانشکده مکانیک دانشگاه گیفو در مقطع دکتری ثبت نام کردم.

پس از اتمام دوره دکتری موفق به اخذ بورس از انجمن پیشرفت علوم ژاپن جهت دوره دو ساله فوق دکتری شدم.این انجمن مهمترین موسسه علمی در ژاپن است که به دانشمندان برجسته از سراسر دنیا جهت انجام پژوهشهای پیشرفته در ژاپن بورس میدهد. در بهار 1378 فعالیتهای علمی پژوهشی دو ساله فوق دکتری خود را در دانشکده مکانیک دانشگاه گیفو شروع کردم

در طی دوره هفت ساله پژوهش، دکتری و فوق دکتری موفق به چاپ مقالات متعددی در مجلات علمی معتبر بین المللی در سراسر دنیا شدم که از آن جمله 13 مقاله در مجلات ISI، و 18 مقاله در کنفرانسهای معتبر بین المللی می باشند. همچنین جهت ارائه  18  مقاله کنفرانسی و سخنرانی در کنفرانسهای مختلف به شهرهایی از جمله تایپه تایوان، شانگهای چین، منچستر انگلیس، آخن آلمان، هنگ کنگ و شهرهای توکیو، کیوتو، گیفو، هاماماتسو، ناگویا، چیبا و اُساکای ژاپن سفر کردم.

بزرگترین دستاورد این فهالیتهای علمی و پژوهشی انتخاب شدن من به عنوان دانشمند جوان برتر جهان در سال 2000 میلادی در کنفرانسی بین المللی در شهر آخن آلمان و دریافت لوح و جایزه آن بود.

پس از اتمام دوره فوق دکتری در زمستان سال 1379، با اصرار اساتید دانشگاه گیفو، در دانشکده مکانیک آن دانشگاه بعنوان پژوهشگر خارجی شروع بکار کردم و پس از یکسال، و با وجود اینکه استخدام رسمی خارجیها در دانشکده های مهندسی دانشگاههای ژاپن خیلی مرسوم نبود، بعنوان استاد دانشگاه و عضو هیات علمی تمام وقت به استخدام رسمی دانشگاه در آمدم و بمدت حدودا چهار سال در دانشکدهای مواد پیشرفته و مکانیک آن دانشگاه مشغول به کار شدم.

اگرچه در بدو سفر به ژاپن فقط یک دوره 6 ماهه زبان ژاپنی را بصورت تمام وقت و اکادمیک گذرانیده بودم و جهت انجام کارهای علمی پژوهشی که بیشتر به زبان انگلیسی بود همین دوره کافی بود  ولیکن فراگیری مستمر زبان در کنار تحصیلات تخصصی باعث شد تا در سال 2000 میلادی موفق به اخذ مدرک قبولی در امتحان توانایی زبان ژاپنی سطح یک که بالاترین و مشکلترین امتحان از نوع خود در سنجش توانایی زبان ژاپنی میباشد گردم. شاید تسلط کامل به زبان ژاپنی یکی از دلایل اصرار دانشگاه جهت تدریس من به دانشجویان خود بوده باشد. اگر چه در آن زمان دانشمندانی خارجی در دانشکدههای مهندسی دانشگاههای ژاپن تدریس میکردند ولیکن اغلب آنها از کشور چین بودند و از سایر کشورها بتعداد انگشت شمار بیشتر مشغول به تدریس نبودند که دلیل آن شاید شباهت زیاد زبان ژاپنی و چینی و تسلط بهتر و راحتتر چینیها به زبان ژاپنی بوده باشد.

در طی دوران اقامت در ژاپن، علاوه بر فعالیتهای علمی پژوهشی، فعالیتهای فرهنگی مذهبی نیز همیشه  در بطن زندگی من جای خاص خود را داشت. بطوریکه از هر فرصتی برای معرفی ایران و اسلام استفاده میکردم. برگزاری کلاسهای ایران و اسلام شناسی برای ژاپنیها و بر پایی مراسم شب ایران با هزینه شخصی، یکی از این موارد بود. تهیه جزوه ای در مورد معرفی ایران با هماهنگی  مرکز بین المللی شهر گیفو  به زبان ژاپنی یکی از فعالیتهای فرهنگی دیگر من میباشد. که نسخه هایی از آن در مرکز فوق نگهداری میشود و  جهت استفاده  علاقه مندان تکثیر شده است.  یکی دیگر از این فعالیتها تلاش برای گرفتن مکانی جهت برگزاری نماز در دانشگاه بود و دانشگاه ما اولین و شاید تنها دانشگاهی در ژاپن بود که دانشجویان مسلمان جهت ادای نماز مکان مشخصی داشتند. اگر چه قبل از آن دانشجویان مسلمان جسته و گریخته در مکانهای مختلف دانشگاه نماز بر پا میکردند که اغلب مشکل آفرین بود و اعتراضاتی از طرف مسئولین دانشگاه میشد، ولی با تخصیص مکان مورد نظر که با مقاومتهایی از طرف مقامات دانشگاه روبرو بود نه تنها مشکلات فوق برطرف شد بلکه مسلمانها هماهنگتر و یکپارچه تر میتوانستند در دانشگاه خود نمایی کنند. خیلی از اعمال و رفتار ما برای ژاپنی ها عجیب بود و میبایست برای تفهیم توضیحات کافی به آنها میدادیم. یکبار و زمانی که از سفر حج تمتع برگشته بودم برای دانشجویان من خیلی عجیب بود که من سرم را از ته تراشیده ام. چون اینکار در فرهنگ ژاپنی از یک استاد دانشگاه بسیار بعید است و تنها یاکوزاهای ژاپنی (آدمهای خلاف) اینکار را میکنند. اما با توضیحاتی که به آنها دادم معنی اینکار را تا حدودی درک کردند.

 در سال 1384 به میهن اسلامی مراجعت دائم کردم و هم اکنون استاد دانشگاههای یزد و صنعتی شاهرود و نماینده تحصیلات تکیملی دانشکده نساجی دانشگاه یزد میباشم.

هم اکنون در انجمنهای تخصصی و مردمی متعددی عضو میباشم که از آن جمله عضویت در انجمن علوم و تکنولوژی الیاف ژاپن، عضویت در انجمن علوم الیاف آمریکا، عضویت در انجمن دوستی ایران و ژاپن مستقر در مرکز مطالعات ادیان جهان میباشند. همچنین داوری مجلات علمی پژوهشی بین المللی TRJ در آمریکا و علمی پژوهشی بین المللی TMSJ در ژاپن و نشریه علمی پژوهشی امیر کبیر در ایران از دیگر فعالیتهای علمی تخصصی من میباشد.

همچنین خلاصه ای از آثار و فعالیتهای علمی پژوهشی منتشر شده من بشرح زیر است.

1- دارای 17 مقاله در مجلات علمی پژوهشی بین المللی ISI که 15 مقاله در آمریکا و 2 مقاله در انگلیس به چاپ رسیده است.

2 - دارای 5 مقاله در مجلات علمی پژوهشی معتبر بین المللی غیر  ISI که 2 مقاله در ژاپن، 2 مقاله در هنگ کنگ و 1 مقاله در کره جنوبی به چاپ رسیده است.

3 - دارای 35 مقاله در کنفرانسهای معتبر بین المللی برگزار شده در کشورهای مختلف از جمله ژاپن، تایوان، چین، سنگاپور، آلمان، انگلیس، هند.

والسلام  (علی اکبر مراتی)